تنهایی، نسخه دوم

ساخت وبلاگ
این که موهام رو کوتاه کردم ربطی به تو نداره به خاطر گرما بود تابستون درس تنوع و اصولا هر چیزی غیر از تو.... ولی خوشحالم این اتفاق همزمان شده با تموم شدن درس من برگشتنم به خونه و ندیدنت چون انگار دخترا گاهی وقتا تو از دست دادناشون اول از همه زورشون به موهاشون می رسه.... همین جوری الکی خوشحالم از این شباهت... راستی می دونستی؟ تصمیم گرفتم با اولین خواستگار خوبی که بعد بلند شدن موهام پیدا شد ازدواج کنم دعا کن برام وسط زندگیم یادت نیفتم دعا کن هیچ جا تو رو ندارم جای شوهرم دعا کن بری و تموم شی... دعا کن آقای دکتر... تنهایی، نسخه دوم...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : لطفا,پسرونه,باشه, نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 46 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 15:45

گفته بودم واسه کنکور می خونم؟

هفته قبل خیلی عالی بود و به هشت و نیم ساعت رسیده بودم. (هدف گذاری رو نه ساعته) ولی این هفته شنبه پاشدم  با دو تا از بهترین رفقا رفتم سینما "رگ خواب" دیدم که برید ببینید حتما اگه ندیدید، دیروز شیش ساعت خوندم ولی امروز از صبح که بیدار شدم اصلا حوصله درس خوندن نداشتم.مخصوصا که عصر نوبت دندون پزشکی دارم و نوبت دکتر داشتن کلا چیزیه که باعت استرسم می شه...

پس فعلا نشستم به وبلاگ خوندن:)

ان شاالله از فردا بعد این یکی دو روز استراحت دوباره می ریم رو هشت نه ساعت:)

تنهایی، نسخه دوم...
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : هنوز,وقت,هست, نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 39 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 15:45

هنوز نرسیدم به نه ساعت.....ولی خیلی مهم نیست.بزرگترین دغدغه زندگی من طی سال های گذشته این بوده که چرا نماز صبحام اکثر مواقع قضا می شه...هر کاری هم فکر کنید انجام دادم که درست شه.از این که شامم رو زودتر بخورم، تا این که بقیه نماز هام رو در طول روز به موقع بخونم، از این که حواسم به خودم باشه در طول روز تا دعا کردن و ....خلاصه هر کاری فکرشو بکنید.ولی حل نشد که نشد... من کلا کم خوابی برام خیلی سخته.یه حدیثی هست از پیامبر که خدا کم خوابیدن و کم غذا خوردن و کم حرف زدن رو دوست داره.از این سه تا کم خوابیدن تقریبا غیر ممکنه واسه من! ولی الان گوش شیطون کر چند روزیه نماز صبحام رو می خونم. البته تو اون دق تنهایی، نسخه دوم...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : خوشی,های,این,روزها, نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 37 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 15:45

اون سمیناره بود که گفته بودم؟ البته ماجرا مال چند ماه پیشه ولی چون الان به تعریف کردن یه تلاش موفقیت آمیز تو زندگیم نیاز دارم می گم. ما کلا سی نفر بودیم که قرار بود هر ده نفرمون با یه استاد یه موضوع برداریم برای سمینار. از همون اول همه از استاد کاف متنفر بودن، از استاد شین می ترسیدن و دعوا بود سر دانشجوی استاد عین شدن. تنفر از استاد کاف با توجه به سطح علمی پایینش و اعصاب نداشته ش طبیعی بود. اما بین دو نفر دیگه استاد عین استادی بود بسیار خوش بر خورد و معروف به این که خوب و راحت نمره می ده و البته با سطح علمی متوسط و استاد شین هم استادی بود بسیار منضبط و جدی و سخت و گیر و با سطح علمی عالی و معرو تنهایی، نسخه دوم...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : صرفا,جهت,انرژی,گرفتن, نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 36 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 15:45

همون طور که انتظار می رفت در حالی که اساتید دیگه کاری به کار دانشجو هاشون نداشتن (زمان انتخاب استاد اردیبهشت ماه و زمان شروع ارائه ها از آبان ماه بود) ولی استاد شین تو همون اردیبهشت ماه جمعمون کرد، در مورد روند کار و انتظارش برامون توضیح داد و ازمون خواست که متن تحقیق رو تا اواسط شهریور براش بفرستیم.بعد هم یکی یه برگه تایپ شده داد دستمون که توش همه اطلاعات لازم و شماره تماس خودش نوشته شده بود. ترم تموم شد و همه رفتیم خونه.منم مثل بقیه درگیر برنامه های تابستون خودم شدم (البته خوب تابستون که دو ماه بیش تر نبود، یعنی ما از حدود بیست تیر تعطیل می شدیم تا بیست شهریور که دوباره کارآموزی ها شروع می تنهایی، نسخه دوم...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : صرفا,جهت,انرژی,گرفتن, نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 28 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 15:45

"جس، میلیون ها و میلیارد ها آدم توی این دنیا هستند و همه شان می توانند بی تو زندگی کنند؛ آخر من بدبخت چرا نمی توانم؟ این درد را آدم به کجا ببرد؟

من نمی توانم بی تو زندگی کنم.یک کاری که هر کسی می تواند بکند، حتی از یک بچه پنج ساله هم ساخته است از لنی ساخته نیست.تو هیچ می توانی بفهمی؟"

344/سروش حبیبی

تنهایی، نسخه دوم...
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 1:10

آدم خیال می کند آن حجم عظیم از احساس و صبوری و تپش قلب و نجابت به خرج دادن دارد خفه اش می کند و خیال می کند گفتن «دوستت دارم» می تواند تسکینی باشد... در خلال چند پیام اتفاقی پیرامون کاری عقب افتاده که کاملا غافلگیرانه برایم آمده بود(چرا که یکی دو ماهی می شود همکاری ما در مجموعه به پایان رسیده) شیطنت تنهایی، نسخه دوم...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 1:10

اسم بچتون رو می ذارید "محمد امین" اشکال نداره ولی دیگه چرا بلند تو کوچه خیابون صداش می کنید؟

فکر دل منو نمی کنید؟

تنهایی، نسخه دوم...
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 14:02

خواب دیدم شهید شدم...


البته از این خواب های بعد سحر که می گن نمی شه بهش اعتماد کرد...

تنهایی، نسخه دوم...
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 10:01

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

تنهایی، نسخه دوم...
ما را در سایت تنهایی، نسخه دوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aroozmarehaa بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 10:01